معنی اجباری به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Bounden, Compulsory, Forced, Mandatory, Necessary, Obligatory

فارسی به ترکی

zorunlu, mecburi

فارسی به عربی

التزام، زامی

فارسی به ایتالیایی

obbligatorio

فارسی به آلمانی

Listen [adjective]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر