معنی فرومایه به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Abject, Base, Cad, Caddish, Decadent, Dirty, Effete, Gross, Ignoble, Insignificant, Low, Lowbred, Mean, Menial, Rogue, Scamp, Sordid, Varlet, Vile, Villainous

فارسی به عربی

دنیی، سریر، مستوی واطی، منحط

فارسی به آلمانی

Erniedrigt, Kriechend, Unterw.rfig, Unterwu.rfig, Vera.chtlich [adjective], Verworfen

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر