معنی مرتبه‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Condition, Degree, Estate, Grade, Rank, Station, Status, Step, Time

فارسی به عربی

درجه، طلب، مجال، مکان، موقع

فارسی به آلمانی

Anordnen, Auftrag (m), Befehl (m), Befehlen, Bestellung (f), Der ort [noun], Ordnung (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر