معنی سرزمین‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Area, Clime, Country, Demesne, Dominion, Ground, Land, Locality, Part, Place, Province, Realm, Region, Soil, Territory

فارسی به ترکی

ülke, arazi

فارسی به عربی

ارض، تربه، منطقه

فارسی به ایتالیایی

territorio

فارسی به آلمانی

Anlegen, Bereich, Gebiet (n), Gegend, Land (n), Landen, Landstrich

پیشنهادات کاربران

بوم و بر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر