معنی خرد به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Brainpower, Broken, Common Sense, Diminutive, Intellect, Micro-, Mind, Minute, Odd, Reason, Sagacity, Sanity, Sense, Small, Understanding, Wisdom

فارسی به عربی

بیع بالمفرد، تافه، حکمه، سبب، ضییل، فکر، قلیلا

فارسی به آلمانی

Einzelhandel, Tat, Weisheit [noun], Tat

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر