معنی باز به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Again, Broad, Clear, Demonstrative, Detached, Falcon, Still, Obtuse, Open, Open-Ended, Plain, Re-, Unattached, Widespread

فارسی به ترکی

açık

فارسی به عربی

ثانیه، صقر، مفتوح، هادی

فارسی به آلمانی

Aufmachen, Aufschlagen, Eröffnen, Erschließen, Offen, Öffnen, Öffnet, Noch einmal [adverb], Wieder, Wiederum, Zurück

پیشنهادات کاربران

دوباره، قرقی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر