معنی شکسته به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Broken, Busted, Cursive

فارسی به ترکی

kırık

فارسی به عربی

تعرج، مکسور

فارسی به ایتالیایی

rotto

فارسی به آلمانی

Gebrochen, Kaputt, Zerbrochen, Im zickzack (laufen etc.), Zickzack (m), Zickzack

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر