معنی ممتنعات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ممتنعات. [م ُ ت َ ن ِ] (ع ص، اِ) ج ِ ممتنعه. محالات و چیزهای محال و غیرممکن. (ناظم الاطباء).

حل جدول

امور محال و غیرممکن

امور محال، غیر ممکن

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) جمع: ممتنعه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر