معنی سدانت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سدانت. [س ِ ن َ] (از ع، اِ مص) سدانه. رجوع به سدانه شود.

فرهنگ معین

(سَ نَ) [ع. سدانه] (مص م.) پرده - داری کردن.

فرهنگ عمید

پرده‌داری کردن و خدمت کردن در کعبه یا بت‌خانه،
پرده‌داری و دربانی و خدمت کعبه،

حل جدول

پرده داری کعبه

مترادف و متضاد زبان فارسی

پرده‌داری، حاجبی، حجابت

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (مصدر) پرده داری کردن (خانه کعبه یا بتخانه)، (اسم) پرده داری.

فرهنگ فارسی آزاد

سِدانَت، (سَدَنَ- یَسْدُنُ و یَسْدِنُ) مُتَوَلِیّ بودن در اماکن متبرکه مثل کعبه- حاجِب یا پرده دار بودن- خادمی و تولّی اماکن متبرکه نمودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر