معنی اوجار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اوجار. [اَ] (ع اِ) ج ِ وَجرَه. || ج ِ وَجَرَه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به وجره شود.

اوجار. [اَ] (ترکی، اِ) بازار. (شرفنامه ٔ منیری).

اوجار. [] (اِ) چوب گاوآهن. (یادداشت مؤلف).

حل جدول

بازار آذری

گویش مازندرانی

آنجاها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر