معنی میسره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

میسره. [م َ س َ رَ] (ع اِ) میسره. سوی دست چپ. (ناظم الاطباء). طرف دست چپ. چپ. سوی چپ. سمت چپ. خلاف میمنه. (یادداشت مؤلف). || جناح چپ لشکر. (ناظم الاطباء). چپ لشکر. (مهذب الاسماء). یکی از ارکان خمسه ٔ جیش در صف آرایی قدیم و چهار رکن دیگر عبارتند از: مقدمه، قلب، ساقه، میمنه، چپ لشکر. جناح چپ سپاه. طرف چپ لشکر. آنچه به دست چپ بود از لشکر. مجنبه ٔ یسری (در سپاه). مقابل میمنه که جناح راست سپاه است. جناح چپ. برانقار. برانغاز. (یادداشت مؤلف):
ابر میسره چل هزار دگر
همه ناوک اندازو پرخاشخر.
فردوسی.
چو گودرز کشواد بر میسره
هجیر و گرانمایگان یکسره.
فردوسی.
تو به قلب لشکر اندر خون انگوران به دست
ساقیان بر میسره خنیاگران برمیمنه.
منوچهری.
خوارزمشاه میمنه ٔ خود را سوی میسره ٔ ایشان فرستاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 352). لشکر میسره برفتند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 352). تاش سپهسالارش را بر میسره بداشت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 351).
گر تو نایستی ز پی میسره ی ْ امیر
ترسم که پر ز گرد بمانَدْش مطیره.
ناصرخسرو.
قدرخان را با لشکر ختن در میمنه بداشت و میسره را به جعفر تکین سپرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 298).آلتونتاش را به میمنه فرستاد و میسره را به ارسلان جاذب سپرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 298). || نام فوجی که به طرف دست چپ پادشاه در وقت جنگ استاده باشد. (غیاث). دست چپ لشکر. (دهار). فوج دست چپ. خلاف میمنه. (آنندراج). چپ لشکر. (السامی فی الاسامی):
چنان کن که با میمنه میسره
بکوشند جنگاوران یکسره.
فردوسی.
همان نیز با میسره میمنه
بکوشند و دلهاهمه بربنه.
فردوسی.
بتاراج داد آن سپاه و بنه
نه کس میسره دید نه میمنه.
فردوسی.
|| (اِمص) فراخی. (آنندراج) (یادداشت مؤلف). || توانگری. فراخدستی. (یادداشت مؤلف). || آسانی. گشایش. یسر. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ معین

(مَ سَ رِ) [ع. میسره] (اِ.) طرف چپ، سمت چپ لشکر.

فرهنگ عمید

طرف چپ، سمت دست چپ،
[مقابلِ میمنه] (نظامی) طرف چپ میدان جنگ،
[مقابلِ میمنه] (نظامی) سربازان طرف چپ میدان جنگ،

حل جدول

سمت چپ لشکر

جناح چپ لشکر

مترادف و متضاد زبان فارسی

چپ، یسار،
(متضاد) میمنه

فرهنگ فارسی هوشیار

میسره در فارسی (جرانغار در مغولی) : چپگاه (اسم) طرف چپ، جانب چپ میدان جنگ جناح ایسر مقابل میمنه، قسمتی از لشکریان که در جانب چپ میدان جنگ جای گیرند مقابل میمنه: } اصحاب مشامه درعرصات حضرت حشرگشته و میمنه بیخبر احزاب شیطان پیرامن جناب سلطان فرو گرفته و میسره غافل. ‎{ جمع: میاسر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر