معنی صنار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صنار. [ص ِ] (معرب، اِ) معرب چنار است و آن درختی باشد معروف. (برهان). چنار. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). دُلب. در اقرب الموارد این لغت را به تشدید نون ضبط کرده است. رجوع به چنار شود. || سر دوک. (منتهی الارب).

صنار. [ص َن ْ نا] (اِ) در تداول عامه، مخفف صد دینار است و آن سکه ای بود از مس معادل دو شاهی و ده عدد آن یک قران (یک ریال) و سالها رائج بود. تاریخ انتشار آن بطور دقیق معلوم نیست، ولی آنچه مسلم است اینکه در سال 1319 هَ. ق. جریان داشته، سپس طبق پیشنهاد شماره 2277 وزارت دارائی و تصویبنامه ٔ هیئت وزیران 16/1/31 از اول تیر ماه 1316 هَ. ش. از جریان خارج شده است، ولی ادامه ٔ جریانش تا سنوات 1324 و 1325 هَ. ق. باقی بوده است.

صنار. [ص ِن ْ نا] (اِخ) موضعی است به دیار کلب در نواحی شام. (معجم البلدان).

صنار. [] (اِخ) ناحیتی است درازای او بیست فرسنگ است میان شکی و تفلیس و همه کافرانند. (حدود العالم).

حل جدول

چنار

صد دینار

فرهنگ فارسی هوشیار

پارسی تازی گشته چنار از درختان چنار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر