معنی ردشده در دهخدا

ردشده

ردشده

  • ردشده. [رَ ش ُ دَ / دِ] (ن مف مرکب) رانده شده. (یادداشت مؤلف). مطرود. دورگردیده شده. دورداشته شده:

    بر محک رغبتم بیش مزن بهر آنک

    رده شده ٔ عالمم قلب همه دستها.

    خاقانی.

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی ردشده در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر