معنی تمیز دادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تمیز دادن. [ت َ دَ] (مص مرکب) فرق دادن و امتیاز و تشخیص دادن و جدا کردن دو چیز مانند هم را از یکدیگر. (ناظم الاطباء). بازشناختن از یکدیگر. شناختن از یکدیگر. فرق کردن. از یکدیگر دانستن. بازدانستن. تمیز کردن. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). رجوع به تمیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

حل جدول

تشخیص

مترادف و متضاد زبان فارسی

بازشناختن، تشخیص دادن، درک کردن، فهمیدن، متمایز ساختن، امتیاز قایل شدن

فرهنگ فارسی هوشیار

بازشناختن از یکدیگر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر