معنی اعلامیه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اعلامیه.[اِ می ی َ / ی ِ] (از ع، اِ) ورقه ای خطی یا چاپی که در آن امری را بسمع مردم برسانند. (فرهنگ فارسی معین). بیان نامه. اعلان. نوشته ای که بمنظور آگاه ساختن مردم بر امری انتشار دهند. (از یادداشتهای مؤلف).

فرهنگ معین

(اِ مِ یِّ) [ع.] (ص نسب. اِمر.) مطلبی که به صورت کتبی یاشفاهی اعلام شود، آگهی، اطلاعیه، اعلان.

فرهنگ عمید

مجموعه‌قوانینی که از طرف دولت، حزب، یا جمعیتی منتشر می‌شود و مطلبی را بدون بحث و تفسیر به اطلاع عموم می‌رساند: اعلامیهٴ حقوق بشر،

حل جدول

آگهی

نامه ای برای آگاهی عموم

بیانیه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جارنامه، بانگ نامه، پخشنامه

مترادف و متضاد زبان فارسی

آگهی، اطلاعیه، بیانیه

فرهنگ فارسی هوشیار

آگاهنامه آگهی (صفت اسم) ورقه ای خطی یا چاپی که در آن امری را بسمع مردم برسانند. ورقه ای جهت آگاهی مردم که از طرف دولت یا حزبی صادر شود

پیشنهادات کاربران

منشور

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری