خلاصه داستان قسمت ۳ سریال ترکی مروارید سیاه + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۳ سریال ترکی مروارید سیاه می باشید همراه ما باشید. سریال ترکی مروارید سیاه (Siyah İnci) به کارگردانی بنال طیری در سال ۲۰۱۷ برای شبکه استار تی‌ وی ترکیه ساخته شد. فیلمنامه این اثر توسط یکتا تورون نوشته شده و در ژانر درام و عاشقانه قرار دارد. سریال داستان عشق پرشور هازال، با بازی هانده ارچل، و کنعان، با بازی تولگاهان ساییشمان را روایت می‌ کند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ هانده ارچل Hande Erçel، تولگاهان سایسمان Tolgahan Sayisman، برک هاکمان Berk Hakman  و….

قسمت ۳ سریال ترکی مروارید سیاه 

وورال تو همان هتل مونده و غزال را از دور نگاه میکنه. عزیز توپراک که از زندان آزاد شده با افرادش رفتن به هتل که به استقبالش میان و خوش آمد میگن. سپس بهش میگن که کنار استخر براتون ضیافتی ترتیب دادن آنها به کنار استخر میرن که دخترش با کلافگی بهش نگاه می‌کنه. عزیز آقا ازش می‌پرسه که چی شده چی می‌خوای بگی؟ بگو!  دخترش بهش میگه چرا اومدیم اینجا؟ تو که می‌دونی وورال اینجاست! عزیز با شنیدن اسم وورال به هم می‌ریزه و از دستیارش می‌پرسه که از اون چه خبر؟ او بهش روزنامه‌ای میده که خبر جشن تولد اخیرش را نوشته او با حرص و عصبانیت به عکسش نگاه می‌کنه. مادر وورال رفته پیشش که او بهش میگه اگه اومدی درباره غزال حرفی بزنی نمی‌خوام بشنوم مادرش میگه نه اومدم درباره عزیز توپراک بهت بگم از زندان آزاد شده وورال بهش میگه نترس کار خاصی نمی‌کنم سپس به غزال نگاه می‌کنه و میگه چون دیگه چیزی واسه از دست دادن دارم!

کنعان رفته به مرز آب‌های یونان که نیروهای دریایی محاصره‌اش می‌کنند و ازش می‌پرسند که چرا وارد آب‌های یونان شده و داره ماهی می‌گیره؟ او عذرخواهی می‌کنه و میگه حواسم نبود اصلاً و می‌خواد بره اما اونا دستگیرش می‌کنن و به کلانتری ساحلی یونان می‌برند او هرچی بهشون میگه آنها قبول نمی‌کنند و میگن تا تشکیل دادگاه باید بازداشت باشی. بعد از چند دقیقه پیرمردی به اونجا میاد و با ضمانت کنعان را آزاد می‌کنه اما آنها به عنوان جریمه کشتی و تور ماهیگیریشو به مزایده گذاشتن آنها موفق میشن که تور ماهیگیری را پس بگیرند اما برای خرید کشتی قیمت به حدی میره بالا که کنعان نمی‌تونه و با ناراحتی از اونجا می‌خواد بره چون عزیز توپراک با قیمت خیلی بالایی اون کشتیو خرید کنعان به هم می‌ریزه او پیش کنعان میره و ازش می‌پرسه که چی شده؟ کنعان میگه که کشتیمو از دست دادم او سوئیچ کشتی را بهش میده و میگه بیا دوباره داریش. کنعان جا می‌خوره و منظورشو نمی‌فهمه عزیز توپراک بهش میگه منو برگردون من این کشتیو خریدم ولی بلد نیستم راه ببرمش. عزیز توپراک وقتی به هتل برمی‌گرده پیش وورال میره و با عصبانیت بهش میگه که چه بلایی سر ناز خواهر کوچیکم آوردی ورال بهش میگه که من کاری نکردم ناز خودش گذاشت رفت و بعد از کمی بحث کردن از اونجا میره…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی مروارید سیاه + تصویر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا