خلاصه داستان قسمت ۹۸ سریال ترکی بهار + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۹۸ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز بهعنوان تهیهکننده این مجموعه شناخته میشود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روزهای فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش میشود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانهدار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی میشود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و میگوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!
قسمت ۹۸ سریال ترکی بهار
رنگین برای خرج و مخارج مراسم آراز و سرن به تیمور پیشنهاد داده بود که از گاوصندوق بیمارستان پول برداره و بعداً بذاره سر جاش تیمور هم قبول میکنه وسط مراسم آراز و سرن رنگین برای انتقام گرفتن از تیمور که فهمیده با افسون در ارتباط بوده به بخش امنیت بیمارستان این گزارشو میده آنها هم برای بررسی سراغ تیمور میان و از تو مراسم اونو با خودشون میبرن اما وقتی تیمور به اتاقش میره گاوصندوقو باز میکنه میبینه پول سر جاشه و مامورین هم میفهمن گزارش اشتباه بوده تیمور عصبی شده و وقتی به خونه میره با رنگین دعوا میکنه سر این موضوع و میگه خودت پیشنهاد میدی و خودتم میری منو گزارش میدی وقتی میان برای بررسی خودت پولو میری میذاری سر جاش تو داری چیکار میکنی؟ رنگین میگه اینو بزار پای یه هشدار تیمور میگه هشدار برای چی؟ او براش با عصبانیت میگه که میدونم با افسون در ارتباط بودی تیمور میگه چی میگی؟ من نمیفهمم این حرفا واسه چیه؟ همچین چیزی نیست! رنگین دکمه کت کنده شدهاش و نشانههای دیگه را بهش میگم اما تیمور زیر بار نمیره و میگه همچین چیزی نیست رنگین ازش میخواد تا بهش ثابت کنه تیمور میگه باشه و از خونه میره بیرون.
او به خونه بهار میره که میبینه اورن سرن با آراز هم اونجا هستند. تیمور با بهار سر این موضوع صحبت میکنه و میگه تو یه بمب ساعتی انداختی تو زندگی من اون فیلمی که از من و افسون داری بده باید به رنگین نشون بدم که فقط در حد یه بوسه بوده بعد از کمی بحث کردن با همدیگه تیمور فیلمو میگیره و از اونجا میره. فردای آن روز تیمور تو بیمارستان فیلمو به رنگین نشون میده اون با عصبانیت بهش میگه که تو افسونو بوسیدی؟ تیمور ماجرا را براش تعریف میکنه و ازش میخواد تا این موضوع رو برای همیشه ببنده چون اون هم دو بار از پشت بهش خنجر زده و در مقابل کارهایی که او انجام داده چیزی نیست و با حق به جانب بودنش اتاقو ترک میکنه که رنگین عصبیتر میشه. رنگین از منشیش میپرسه که ویزیت بعدیش کیه وقتی میبینه تایم داره تو این فاصله میره به مزون افسون و وقتی میبینه اون نیست تو اتاق کارهای خاصش میره و تمام لباسها رو پاره میکنه با قیچی و با اسپری رنگ خرابشون میکنه بعد از امضای کار از اونجا میره. تیمور یکی از مریضهاشو به بهار میسپاره تا در اتاق عمل از زائده رو دستش نمونه برداره و بفرسته برای آزمایشگاه اما بهار اونجا حدس میزنه سرطان پوست داره و بهشون میگه یه نمونه برای سرطان پوست هم بفرستن. افسون وقتی میره به اتاق کارش با دیدن اون صحنه شوکه میشه….