خلاصه داستان قسمت ۳۵ و ۳۶ سریال ترکی حیاط + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۵ و ۳۶ سریال ترکی حیاط را برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. ما را تا پایان این پست همراهی کنید. سریال ترکی حیاط (Avlu)، درامی جنایی و پرکشش از تلویزیون ترکیه، با هنرنمایی بازیگران مطرح، داستانی تیره و نفس‌ گیر را به تصویر می‌ کشد. این سریال، با محوریت شخصیت دنیز، زنی تحصیل‌ کرده و قربانی خشونت خانگی که به اتهام قتل همسرش راهی زندان زنان می‌ شود، روایتی از بقا، مقاومت و بازیابی هویت را در دل یک زندان مخوف به نمایش می‌ گذارد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Demet Evgar, Ceren Moray, Nursel Köse, Çagdas Onur Öztürk, Ayça Damgaci, Kenan Ece, Çigdem Benli, Ümmü Putgül, Saniye Samra, Hüseyin Turunç, Berna Eker, Görkem Mertsöz, Deniz Can Aktas

قسمت ۳۵ و ۳۶ سریال ترکی حیاط

قسمت ۳۵ و ۳۶ سریال ترکی حیاط

فاطمه همان زنی که به دستور قدرت تازه اومده زندان بعد از اینکه خودشو الکی می‌ندازه رو زمین به درمانگاه منتقل می‌شه اونجا تو یه فرصت سعی می‌کنه دنیز را خفه کنه که او با زدن شیشه تو سرش جون خودشو نجات میده. سپس پرستار با دیدن اون صحنه سریعا مامورها خبر میده و اونا به اونجا میان. یکی از مامورهای زندان که قدرت اونو خریده وقتی این ماجرا را می‌فهمه سریع میره پیش قدرت و بهش میگه که این دنیز خیلی دختر زرنگیه قسر در رفت، سر فاطمه را هم شکسته اون منتقل شد به بیمارستان ولی خیالت راحت باشه دهنش قرصه چیزی نمیگه. قدرت کلافه شده و به خودش میگه این زن ۹ تا جون داره بازم نمرد! ملیس از کار معلق میشه به خاطر اخبار کذبی که درباره‌اش در اومده و اوزلم به طور موقت جانشین اون میشه. فردای آن روز وقتی ملیس می‌خواد بره تمام زندانی‌ها تو حیاط بهش میگن که مدیر خیلی خوبی بوده هیچکی مثل اون نمی‌شه سپس براش آهنگ می‌خونن و تشویقش می‌کنن.

قدرت از استقبال کردن آنها به هم می‌ریزه و به افرادش میگه که چاقوهاشونو بردارن چون باید امروز به حسابشون برسند. آنها به حیاط میرن و قدرت با کری خوندن برای دنیز او را تحریک می‌کنه تا عصبی بشه و به سمتشون حمله کنه و در آخر با زدن حرف‌هایی درباره دخترش که تو مادری کردن بلد نیستی موفق میشه و دنیز به طرفش حمله می‌کنه که آزرا و بقیه جلوشو می‌گیرند. آنها به داخل میرن که آنها دنبالشون بیان و تو راهرو آدمای قدرت و آدم‌های آزرا حمله می‌کنند و همشون چاقو می‌خورن. دنیز میره دنبال قدرت اونجا قدرت خودش بهش حمله می‌کنه و می‌خواد بکشتش و میگه دیگه وقتش رسیده بری پیش دخترت اما دنیز که حسابی عصبیه قدرتش چند برابر شده و چاقو را از دست قدرت می‌گیره و با انداختنش رو زمین با زدن ضربات چاقو عصبانیت خودشو خالی می‌کنه قدرت بهش میگه دیگه مثل همیم تو هم شدی یه قاتل! آزرا همون لحظه می‌رسه و با تعجب به دنیز نگاه میکنه.

۲ماه بعد؛ دنیز بعد از کشتن قدرت واسش مشکل اعصاب درست شده و توهم میزنه واسه همین فرستادنش تو انفرادی. او توهم زده که از زندان فرار کرده و پلیسا تو سطح شهر دنبالش میگردن او آلپو پیدا میکنه و میخواد بکشتش اما به خودش میاد میبینه تو سلوله که بهم میریزه و عصبی میشه. رئیس جدید زندان زرین شاهین به زندان میره و بعد از معرفی و آشنا شدن با پرسنل اونجا با اوزلم میره تو محوطه و اونجارو میبینه و اوزلم از روزی که دنیز قدرتو کشت میگه که کی کجا بوده و تو چه وضعیتی. زرین آزرارو صدا میزنه تا به اتاقش بره. اونجا بهش پیشنهاد میده تا بهش کمک کنه و با همدیگه همکاری کنند. آزرا می‌پرسه در قبال چی؟ زرین بهش میگه برای بالا موندن احتیاج داری که یکی بهت کمک کنه وگرنه سریع سقوط می‌کنی آزرا میگه فکرامو می‌کنم که زرین بهش میگه بهتره زودتر تصمیم بگیری چون خیلی صبور نیستم. آزرا وقتی به داخل بند برمی‌گرده با بقیه درباره این موضوع صحبت می‌کنه. او با دو نفر از آدم‌های قدرت که هنوز تو اون زندان موندن دعوا می‌کنه و میگه چطور ممکنه تو روز اول کاریش بسته‌های منو پیدا کنه؟

یکی از شما دوتا سوتی داده وقتی اونا حرف نمی‌زنن آنها را تو یه اتاق می‌ندازه و بهشون میگه هرکی سالم از این اتاق بیاد بیرون بی‌گناهه سپس از حشمت می‌خواد تا از کتک کاری آنها فیلم بگیره. یکی از آدم‌های آزرا طاقت نمیاره و میره پیششون و میگه بسه برین دیگه. آزرا آماده میشه تا بره برای امتحان دادن به دانشگاه که اونجا سینان استادشو هم به این بهونه ببینه اون حسابی به خودش رسیده و با حسین به سمت دانشگاه راهی میشه اما بین راه اوزلم بهش میگه که به دستور زرین برگردن چون اجازه نداده آزرا به شدت عصبی میشه و وقتی به داخل زندان میره فیلمی که از کتک کاری اون دو زن گرفته بودو به حشمت میگه تو فضای مجازی پخش کنه. این فیلم در فضای مجازی وایرال میشه و تمام مامورهای زندان هم می‌بینند. خبرنگاری به اونجا اومده تا با زرین به خاطر این مدیریتش مصاحبه کنه زرین بهش میگه این فیلمو پخش نکن در ازاش من اخباری از داخل زندان فقط به تو میدم که مثل بمب همه جا سر و صدا کنن او قبول می‌کند…

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان تمام قسمت های سریال ترکی حیاط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا