خلاصه داستان قسمت ۲۷۹ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۷۹ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۲۷۹ سریال ترکی شربت زغال اخته
مادر حلیمه نورسما و فراز را تو محله دیده و جا خورده او به خودش میگه پنبه رو ببین دخترشو شوهر داده چیزی نگفته! نیلای رفته پیش آسوده خانم که او ازش تعریف میکنه بابت فیلمش تو برنامه آذرخش که خیلی بازدید خورده و بهش هدیه میده. او یه پک از روسری هاشو میده بهش و میگه تو فیلمات دیگه از اینا سرت کن نظرت چیه؟ او قبول میکنه و خوشحاله که با آسوده میخواد همکاری کنه. حلیمه به خونه رسیده و به پنبه زنگ میزنه و میگه که نورسما و فرازو دیده او جا خورده و بهم میریزه و میگه بعدا همه چیزو واست تعریف میکنم و سریع به نیلای زنگ میزنه تا برسونه خودشو خونه. وقتی میرسه ماجرارو واسش تعریف میکنه و سریعا به سمت محله راهی میشن نیلای تو راه سعی میکنه با حرف زدن آرومش کنه اما پنبه با عصبانیت میگه اون خونه واسه خیریه ست نباید با کثافط کاریشون کثیفش کنن! عامر به آذرخش زنگ میزنه و برنامه کشتی گردی با اوزان و مری را میگه که او قبول میکنه و عامر طبق گفته اوزان داره عمل میکنه و میخواد دیگه کمی سرد بشه و از درصد اهمیتش به ازدواج کم کنه تا آذرخش متوجه او بشه.
پنبه و نیلای وقتی به اونجا میرسن پنبه با عصبانیت اونارو از خونه اش بیرون میکنه که نورسما و پنبه باهم دعواشون میشه تو کوچه فراز از نورسما حمایت میکنه و از اونجا میرن که نیلای به نورمسا میگه به دوعا زنگ بزن اون کمکت میکنه و بعد از معذرت خواهی از اونجا میره با پنبه. پنبه به عبداله خان خبر میده و بهش میگه اصلا حالم خوب نیست امروز زود بیاین خونه او قبول میکنه. پنبه به خونه میرسه ولی نیلای به طرفی میگه ما بریم هتل تا ببینیم چیزی دستگیرمون میشه از رابطه ایشیل و فاتح یا نه. دوعا به نورسما زنگ میزنه و ناراحته به خاطر وضعیتش و بهش میگه من نمیتونم بگم بیاین اینجا ولی برین خونه مادرم اونا بهتون کمک میکنن من بهشون خبر میدم. نورسما و فراز به خونه سولماز میرن که اونا ازشون استقبال میکنن و آذرخش نورسمارو دلداری میده. دسته گلی برای ایشیل میاد که ایشیل میبینه از طرف عبداله خان هستش که نوشته نیم ساعت دیگه میاد پیشش تو اتاقش منتظر باشه. او میگه ببرن تو اتاقش که نیلای تو یه فرصت با زلفی میرن سمت اتاق ایشیل و نیلای میره داخل تا ببینه دسته گل از طرف کیه. وقتی تو اتاق ایشیل هستش زنگ اتاق زده میشه که نیلای. فکر میکنه زلفیه اما با باز کردن در با عبداله خان روبرو میشه!….