خلاصه داستان قسمت ۲۶۸ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۶۸ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۲۶۸ سریال ترکی شربت زغال اخته
دوعا سه دست قاشق و چنگال اعیانی خریده که فاتح با دیدنش خنده اش میگیره و باهم کمی صحبت میکنن که دوعا بهش میگه البته شاید فاکتور خرید یکم سنگین باشه جا نخوری! ولی عوضش یبار خرید کردیم دیگه قرار نیست تکرار بشه فاتح کاری جزء قبول کردن نمیتونه بکنه. آسوده یه مراسم خیریه تو هتلی که ایشیل اونجاست گفته و آذرخش و پنبه را دعوت میکنه که آنها قبول میکنن و پنبه قرار میشه با مری بره. نورسما رفته به محله که با فراز روبرو میشه و باهاش حرف میزنه سپس فراز بهش میگه که من نمیخوام دیگه این دوستیو ادامه بدم نامزدت هم همینو میخواد! و بعد از کمی حرف زدن از اونجا میره. هالوک تو شرکت رفته پیش عبداله خان و ازش معذرت خواهی میکنه که عبداله خان میگه به من ربطی نداره زندگی شخصی خودته فقط جا خوردم و توقع همچین چیزی نداشتم اصلا! و باهم درباره این کمی حرف میزنن. پنبه و مری رفتن به هتل که پنبه از توجه و تعریف ایشیل از آسوده حرص میخوره و از روی حسادت حرف هایی میزنه که مری جا خورده.
شخصی به خانه دوعا رفته برای پرستاریه جمره که دوعا باهاش حرف میزنه تا ببینه چجوریه که خوشش میاد و از همان لحظه کارشو لیِزی شروع میکنه. نیلای رفته اونجا تا با دوعا حرف بزنه و غیبت کنن که با پرستار جمره هم آشنا میشه. سرتاپ مادر نیلای در حال جارو کشیدنه که کمرش میگیره همان موقع هالوک بهش زنگ میزنه و حالشو میپرسه سپس میگه واسش جارو روباتیک میخره سرتاپ خوشحال میشه و میگه پس قبول میکنم با عنوان کادو خونه جدیدم! هالوک قبول میکنه و ازش میخواد تا جادویی که میخوادو واسش بفرسته او هم جارو رباتیک واسش میخره و میفرسته سریع که سرتاپ خوشحال میشه. او ازش سر در نمیاره و به زلفی زنگ میزنه تا بره اونجا درستش کنه وقتی میخواد بره نیلای باهاش روبرو میشه و میگه منم باهات میام اون پولش کجا بود که جارو رباتیک خریده!؟ سپس باهم میرن به خونه سرتاپ که اونجا نیلای از اینکه اون هالوک واسش خریده حرص میخوره سرتاپ میگه باید یکم خودتو ناز و لوس کنی واسه شوهرت وگرنه عین پنبه خانم شوهرتو از دست میدی! آذرخش به خانه برگشته که میبینه مادرش و سویلای نیستن. آذرخش به مادرش زنگ میزنه که میبینه گوشیش خونه ست او استرس گرفته و به سویلای زنگ میزنه. سویلای تو کوچه با ترس و گریه داره دنبال سولماز خانم که گم شده میگرده….
