خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی حیاط + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی حیاط را برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. ما را تا پایان این پست همراهی کنید. سریال ترکی حیاط (Avlu)، درامی جنایی و پرکشش از تلویزیون ترکیه، با هنرنمایی بازیگران مطرح، داستانی تیره و نفس‌ گیر را به تصویر می‌ کشد. این سریال، با محوریت شخصیت دنیز، زنی تحصیل‌ کرده و قربانی خشونت خانگی که به اتهام قتل همسرش راهی زندان زنان می‌ شود، روایتی از بقا، مقاومت و بازیابی هویت را در دل یک زندان مخوف به نمایش می‌ گذارد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Demet Evgar, Ceren Moray, Nursel Köse, Çagdas Onur Öztürk, Ayça Damgaci, Kenan Ece, Çigdem Benli, Ümmü Putgül, Saniye Samra, Hüseyin Turunç, Berna Eker, Görkem Mertsöz, Deniz Can Aktas

قسمت ۱۹ سریال ترکی حیاط

آلپ اجم را به خانه خودش می‌بره و اونجا گوشیشو ازش می‌گیره و اونو اونجا زندانی می‌کنه تا از اونجا بیرون نره. تو زندان همون زنی که معتاد بود و باعث شد دخترشو ازش بگیرن می‌خوان منتقلش کنن به کمپ ترک اعتیاد او از آزرا و بقیه خداحافظی می‌کند همه براش آرزوی سلامتی می‌کنند که زود خوب بشه. موقع خوردن صبحانه اخبار اعلام می‌کنه که دوست دختر تاجر بزرگ که قرار بود به زودی ازدواج کنند جسدش پیدا شده آزرا و بقیه می‌دونن که کار قدرت بوده دنیز ازشون می‌پرسه واقعاً؟ ؟یعنی کار اون بوده آزرا بهش میگه خودت چی فکر می‌کنی؟ معلومه که کار اون بوده دنیز نگران حال اجم شده و استرس می‌گیره. او میره پیش مراد و بهش میگه من باید سریعاً زنگ بزنم مراد میگه نمیشه اما وقتی دنیز اصرار می‌کنه و میگه که نگران حال دنیز هست مراد با یادآوری اینکه اجم را با آلپ پسر قدرت دیده بود بهش اجازه میده تا تلفن بزنه.

او اول به اجم زنگ می‌زنه اما آلپ گوشی اجم را نمیده که اجم با آلپ دعوا می‌کنه و میگه مامانم نگران حالم میشه چند روزه نتونسته باهام حرف بزنم! او ازش خواهش می‌کنه تا گوشیو بده اما آلپ اجازه نمیده. دنیز به هاکان زنگ می‌زنه و بهش میگه اجم کجاست؟ رفته مدرسه؟ هاکان که خواب بوده بهش میگه نمی‌دونم حتماً رفته دیگه دنیز بهش میگه یعنی چی حتماً رفته دیگه! مگه تو خونه نیستی؟ هاکان میگه این چه حرفیه دیگه؟ معلومه که خونه ام! اجم حتماً تو کلاسه که نتونسته جوابتو بده دنیز میگه باشه وقتی اومد بهم بگو سریع بهم زنگ بزنه کار واجب دارم باهاش او قبول می‌کنه. او زنگ می‌زنه به اجم که می‌بینه گوشیش خاموشه او با کلافگی براش پیام صوتی می‌فرسته و بهش میگه که نگرانتم سریع بهم یه زنگ بزن مادرتم بهم زنگ زد نگرانته تو اولین فرصت بهش یه زنگ بزن. آلپ وقتی گوشی اجم را روشن می‌کنه پیام‌های پدرشو گوش میده و از طرف اجم براش می‌نویسه که من حالم خوبه بابا فقط احتیاج دارم یکم تنها باشم و خودمو جمع و جور کنم نگرانم نباش بهت زنگ می‌زنم خودم.

مجید ماشین آلپ را براش برده که اجم از پشت شیشه اونو می‌بینه و می‌شناستش وقتی آلپ برمی‌گرده خونه بهش میگه این همونیه که منو تهدید کرد! کیه؟ آلپ میگه باورم نمی‌شه، این آدم مامانمه نگران نباش درستش می‌کنم اجم میگه مادرت؟ مگه من باهاش چیکار کردم؟ آلپ میگه مادرم از هرچی که از کنترلش خارج بشه خوشش نمیاد. آدمای قدرت میرن اتاق آزرا و آدماشو می‌گردن تا موادو پیدا کنن اما موفق نمی‌شن. دودو میاد پیش بقیه و بهشون میگه برنامه روز مادر اینه که همه دخترها بیان تو حیاط زندان و با مادراشون وقت بگذرونن زمان ملاقاتی هم زیاده آنها خوشحال میشن. شوهر قدرت رفته ملاقاتیش و بهش میگه تو دیگه چه جور آدمی هستی؟ قدرت بعد از زدن حرفاش برگه‌هارو بهش پس میده و میگه همونجوری که خواستی امضا کردم می‌تونی بری ازم طلاق بگیری. از طرفی ملیس آزرا را صدا میزنه و میگه مادرت می‌خواد روز مادر بیاد اینجا ملاقاتت و پیشت باشه آزرا می‌خنده و میگه داره می‌میره؟ آخه می‌دونی که وقتی ۵ روز مونده به عمرشون سر و کله‌شون پیدا میشه! و مبگه من نمیخوام و میره.‌..

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان تمام قسمت های سریال ترکی حیاط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا