خلاصه داستان قسمت ۱۴ سریال ترکی حیاط + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۴ سریال ترکی حیاط را برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. ما را تا پایان این پست همراهی کنید. سریال ترکی حیاط (Avlu)، درامی جنایی و پرکشش از تلویزیون ترکیه، با هنرنمایی بازیگران مطرح، داستانی تیره و نفس‌ گیر را به تصویر می‌ کشد. این سریال، با محوریت شخصیت دنیز، زنی تحصیل‌ کرده و قربانی خشونت خانگی که به اتهام قتل همسرش راهی زندان زنان می‌ شود، روایتی از بقا، مقاومت و بازیابی هویت را در دل یک زندان مخوف به نمایش می‌ گذارد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Demet Evgar, Ceren Moray, Nursel Köse, Çagdas Onur Öztürk, Ayça Damgaci, Kenan Ece, Çigdem Benli, Ümmü Putgül, Saniye Samra, Hüseyin Turunç, Berna Eker, Görkem Mertsöz, Deniz Can Aktas

قسمت ۱۴ سریال ترکی حیاط

حشمت بزن بهادر آزرا وقتی فهمیده که یکی از اعضای خودشون رفته الکی به آزرا تهمت زده که موادو از اون گرفته به سمتش می‌خواد حمله کنه که جلوشو می‌گیرن. او باهاش دعوا می‌کنه و میگه کی دیدی ما همچین کاری کنیم؟ کی دیدی آزرا به کسی مواد بده که همچین چیزی رفتی گفتی؟ و حسابی باهاش دعوا می‌کنه. موقع ناهار اوکتای میره پیش اوزلم و بهش میگه که یه رستوران جدید باز شده اگه پایه‌ای امشب با هم بریم اونجا یه هوایی عوض می‌کنیم هم یه غذایی می‌خوریم ما بچه‌ها هر از گاهی میریم بیرون تو نیومدی تا حالا. اوزلم که قبلاً به دروغ به اوکتای گفته بود که دوست پسر داره اوکتای بهش میگه حتی اگه دوست پسرت هم می‌خواد بیاد، بیاد مشکلی نیست اوزلم بهش میگه نه اون نمیاد ولی خودم میام. او حسابی خوشحاله که بعد از مدت‌ها داره میره بیرون. او شب وقتی به خونه میره مادرش بهش میگه که خیلی گرسنمه اوزلم بهش میگه الان واست یه چیزی آماده می‌کنم بخوری خودم میرم بیرون شام می‌خورم مادرش سعی می‌کنه جلوشو بگیره که نره بیرون اما اوزلم بهش میگه بعد از مدت‌ها می‌خوام یه شب واسه خودم برم بیرون و میره تو آشپزخونه تا غذاشو آماده کنه.

وقتی آماده میشه و جلوی آینه خودشو می‌بینه با دیدن رژی که زده یاد گذشته می‌افته که مادرش به خاطره زدن رژ قرمز دعوا و سرزنشش کرده بود او با یادآوری اون شب رژشو یا ناراحتی پاک می‌کنه. وقتی می‌خواد بره مادرش خودشو می‌زنه به مریضی که فشارم رفته بالا تو می‌خوای منو تو این حال ول کنی بری بیرون؟ اوزلم ناچاراً بهش میگه من اینجا می‌مونم هر وقت حالت بهتر شد میرم سپس به اتاق میره و به اوکتای زنگ میزنه که حال مادرم خوب نیست باید کنارش باشم می‌خوای بذاریم برای یه روز دیگه؟ اما اوکتای میگه من منتظر می‌مونم تا بیای او خوشحال میشه. مادرش غذاشو می‌خوره و جلوی تلویزیون دراز می‌کشه تا کم کم بخوابه وقتی اوزلم می‌بینه که چشمان مادرش کم کم گرم شده و داره خوابش می‌بره از خونه بیرون می‌زنه همون موقع مادرش از خواب می‌پره و وقتی می‌بینه اوزلم رفته به هم می‌ریزه. او با خوشحالی به طرف رستوران میره. اونجا با همدیگه کمی درباره خاطرات با نهال خانم حرف می‌زنن در آخر با همدیگه بحثشون میشه و کدورت پیش میاد و اوزلم از اینجا میره و به خانه برمی‌گرده….

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان تمام قسمت های سریال ترکی حیاط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا