خلاصه داستان قسمت ۱۲۵ سریال ترکی بهار + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۲۵ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز بهعنوان تهیهکننده این مجموعه شناخته میشود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روزهای فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش میشود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانهدار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی میشود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و میگوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!
قسمت ۱۲۵ سریال ترکی بهار
ارن به دکتر رها خبر میده و قضیه جم را بهش میگه و ازش میخواد تا به کلانتری بره برای شهادت و آزاد کردن جم. اون وقتی به کلانتری میره به جناب سروان ماجرارو میگه که دزدی کار جم نبوده و جم آزاد میشه. ارن بهش میگه من که بهت گفته بودم این قضیه رو حل میکنم نگران نباش سپس از کلانتری میرن. جم تو حیاط کلانتری از ارن جدا میشه و بهش میگه من میرم سمت بچهها. همان موقع دکتر جنیفر به ارن زنگ میزنه و بهش یه پیشنهاد کاری خوب تو آمریکا میده ارن که میدونه با بهار قرار نیست ازدواج کنه سریعاً قبول میکنه و میگه احتیاجی به فکر کردن نیست من قبول میکنم و میام جنیفر خوشحال میشه و میگه واست خیلی خوشحالم. تو مسیر برگشت تمام حرفهایی که تیمور بهش زده بود درباره رابطهاش با بهارو مرور میکنه و با ناراحتی اشک میریزه. او حسابی دلش شکسته و وقتی میره سمت خونه میبینه بهار جلوی در خونشه.
بهار درباره ازدواج باهاش حرف میزنه و از احساس ترسش بهش میگه سپس در آخر بهار از احساسش بهش میگه که اونو واقعاً دوست داره سپس خودش از ارن خواستگاری میکنه. ارن خوشحال میشه و قبول میکنه سپس با همدیگه میرن داخل خونه. فردای آن روز ارن از خواب بیدار میشه میبینه بهار واسش نامه گذاشته و صبحانه آماده کرده و رفته به سمت بیمارستان. ارن به بهار زنگ میزنه و ازش تشکر میکنه انها در حال حرف زدن هستن که ییلدریم دستیار پزشک جدیدی که اومده اونجا ازش میخواد طبق قانون بیمارستان تست بارداری و ام آر آی از مفصلها بگیره و جوابشو واسش بیاره. بهار میره سرویس بهداشتی برای تست بارداری. بهار با کمال ناباوری وقتی تستو میبینه جوابش مثبته شوکه میشه او به خودش میگه این امکان نداره! چطور میشه؟ و حتماً یه اشتباهی شده سپس میره دوباره یک تست بارداری دیگه میگیره که میبینه دوباره دو خط ظاهر شده او به خودش میگه نه اینم خرابه و برای بار سوم میره یه تست دیگه میده که میبینه اونم مثبته بهار که شوکه شده به دیوار تکیه داده و رو زمین میشینه.
او که حسابی جا خورده به چالا زنگ میزنه و بهش میگه من باردارم چالا جا میخوره و میگه چی میگی؟ او دست و پاشو گم میکنه سپس با همدیگه قرار میزارن میرن بیمارستانی دیگه برای انجام تست خون که بهش میگن بعد از ظهر جوابش آماده میشه. تو خونه بهار سر موضوع شیر مادر و شیر خشک بین افسون، گلچیچک و نورا جر و بحث پیش میاد و آنها با هم دیگه کل کل میکنند و هرکی فقط حرف خودشو باور داره که سرن به هم ریخته و کلافه شده. بهار وقتی به بیمارستان برمیگرده از دیدن ارن که با بچه داره بازی میکنه احساساتی میشه تیمور با دیدن ییلدریم ازش میپرسه که چه خبر چی شده؟ او بهش میگه بهار برای تست ام ر آی میپیچونه از من میپرسید فکر کنم حاملهست تیمور شوکه میشه و به هم میریزه. هما رفته به خونه ارن تا جم را ببینه. او که یکی از دوستاش ازش خواسته بود تا یه سایتیو هک کنه در حال انجام اون کار هستش که با اومدن هما سریعا همه چیزو جمع میکنه….