خلاصه داستان قسمت ۱۰۰ سریال ترکی بهار + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۰۰ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز به‌عنوان تهیه‌کننده این مجموعه شناخته می‌شود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روز‌های فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش می‌شود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانه‌دار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی می‌شود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و می‌گوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!

قسمت ۱۰۰ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۰۰ سریال ترکی بهار

پرسنل بیمارستان نگران حال بهار و تیمور هستن که درگیر ویروس شدن. اورن و رنگین به دکتر جنیفر زنگ میزنن تا ببینن قضیه از چه قراره او بهشون میگه که درباره اش تحقیق کردم ولی هنوز به یه نتیجه نهایی نرسیدم هنوز ولی باید بگم که خودتونو واسه بدترین شرایط آماده کنین. بعد از قطع تماس اورن به بقیه میگه باید بریم سر وقت آزمایش ها. رونا حالش بد شده که دوروک تمام تلاششو میکنه با ماساژ قلبی اونو برگردونه او به دستیار میگه برو به دکتر اورن بگو سریع بیاد! اورن با عجله به اونجا میره که رنگین با شنیدن این خبر و خطری که تیمور را تهدید میکنه حسابی میترسه و از حال میره. اورن موفق نمیشه رونا را نجات بده و وقتی میره پیش بقیه بهشون میگه نباید بهار و تیمور از اینکه نتونستیم رونا را نجات بدیم چیزی بفهمن! جنیفر به بهار زنگ زده و باهاشون حرف میزنه و میگه که رونا مرد آنها جا میخورن و بهم میریزن. اورن به دوروک میگه باید از نمونه خون باقی مونده از رونا بیاری واسم او سریعا خودشو به آزمایشگاه میرسونه تا قبل از ریختن نمونه ها تو آشغالی برسه. او به موقع میرسه و نمونه را میگیره. اورن وقتی میره پیش آنها تا حالشونو بپرسه بهار میگه دکتر جنیفر گفت رونارو از دست دادیم اورن میگه یادم رفته بود بهش بگم چیزی نگه بهار میگه یعنی قراره ما هم بمیریم؟

او میگه مبادا خودتونو ببازین! یه راهی هست میخوایم امتحان کنیم همان موقع دوروک به اورن زنگ میزنه و خبر میده که نمونه را پیدا کردم اورن خوشحال میشه و بعد از گرفتن نمونه خونه از تیمور و بهار از اونجا میره. بهار به دکتر رها میسپاره که بره پیش مادرش و نزاره اون چیزی بفهمه. وقتی دکتر رها رفته اونجا گل چیچک جا میخوره و ازش حال بهارو میپرسه و میگه هرچی زنگ میزنم خاموشه! او میگه چیزی نیست تو بیمارستان کار زیاده مجبور شدن همه اونجا بمون بعد از رفتن دکتر رها گل چیچک به خودش میگه اینجوری نمیشه حتما چیزی شده و به بیمارستان میره اما اجازه نمیدن که به داخل بره. رنگین و اورن اونجا میرن که اورن میگه باید یه توضیح منطقی داشته باشیم که قبول کنه رنگین میگه بسپار به من و الکی سر اورن داد میزنه که بره سر کارش و میره پیش گل چیچک. او ازش میپرسه که بهار کجاست؟ چرا گوشیش خاموشه؟ او میگه منم مثل شما نمیدونم! با تیمور از صبح نیستن! جفتشونم گوشیاشون خاموشه به نظرتون چرا؟ گل چیچک میگه نه همچین چیزی نمیشه!….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار + عکس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا