خلاصه داستان قسمت ۲۷۱ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۷۱ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۷۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۲۷۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

همه شوکه شدن و عبداله خان حالش بد میشه پنبه به خاطر آبروریزی نورسمارو سرزنش میکنه و میگه تو مگه الهامیو خودت نمیخواستی؟ پس چه مرگته؟ جو بهم میریزه و عبداله خان به فراز میگه دیگه نبینمت دور و بر دخترم و تو شرکتم دیگه پا نمیزاری! آسوده باهاشون دعوا میکنه و از پسرش دفاع میکنه و در آخر فراز از اونجا میزنه بیرون. مصطفی و نیلای نورسمارو میخوان برسونن خونه که فراز بهش زنگ میزنه و مصطفی اجازه میده تا ۱۰ دقیقه باهم حرف بزنن کنار ساحل و قرار میزارن. اونجا فراز باهاش حرف میزنه و میگه من واست صبر میکنم قسم میخورم اگه یه تار مو ازت کم بشه کل شهرو آتیش میزنم! سپس مصطفی به نورسما میگه باید بریم مامان اینا خونه منتظرن و میرن. وقتی میرسن پنبه با نورسما دعوا میکنه و میگه تو مگه نانجیبی که اسم مردارو قاطی میکنی؟ این آبروریزی چی بود دیگه؟ عبداله خان بهش میگه تو مگه خودت با اون پسر تو خونه قرار نزاشتی؟ مگه خودت نمیخواستیش؟ مگه من واسه تو نرفتم باهاش حرف بزنم؟ پس چرا این کارو کردی؟

نورسما میگه من خودم دارم خجالت میکشم نمیدونم چرا اینجوری شد از قصد نبود به خدا! عبداله خان داد میزنه و میگه برو تو اتاقت از جلو چشمام گمشو برو تو اتاقت! مری میره پیشش و دلداریش میده و آرومش میکنه که نیلای با دیدنش میگه تو تراپیست خانواده ما شدی؟ تو بهتره به جای تراپی به شعله برسی! مری با کلافگی از اونجا میره. فردای آن روز دوعا دوستای جمره و مادرشونو تو خونه اش جمع میکنه و به آذرخش و مری هم میگه بیان. مری به نیلای هم خبر میده که با پسرش بره اما او میگه نه من خودم با پسرم و مامانم میخوام برم بیرون مری میگه باشه و میره تا حاضر بشه با شعله. عبداله خان به ایشیل زنگ زده و باهم قرار میزارن تا همدیگه رو ببینن. ایشیل میره پیش دافنه تو غرفه و ازش یه مجسمه به نام الهه عشق میخره تا به عبداله خان هدیه بده. فراز به نورسما زنگ میزنه و باهم حرف میزنن او میگه نمیشه ببینیم همو؟ او میگه فعلا نه بزار آب‌ها از آسیاب بیوفته بعد به خودمون برسیم فراز میگه گفتی خودمون؟ آره؟ نورسما میگه آره و سریع قطع میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا