مهاجر به فارسی | دیکشنری عربی

مهاجر
  • مهاجر , تازه وارد , غریب , کوچ نشین , اواره , کوچ کننده , سیار , جانور مهاجر , کوچگر

  • مهاجر , کوچ کننده , وابسته به مهاجرت , مهاجرت کننده , جابجا شونده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر