معنی کرال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کرال. [] (اِخ) شهرکی است با کشت و برز بسیار [به ماوراءالنهر] نزدیک غزک، خیرال، ورذول، کبریه، بغوزانک و از آنجا اسب خیزد. (از حدود العالم).

فرهنگ معین

(کِ) [انگ.] (اِ.) نوعی شنا که به پشت یا سینه روی آب می خوابند و دست ها را از بالای سر در آب فرو می برند.

فرهنگ عمید

سریع‌ترین نوع شنا که به پشت یا سینه صورت می‌گیرد و شناگر دست‌ها را از بالای سر در آب فرومی‌برد،

حل جدول

شنای سینه

فرهنگ فارسی هوشیار

انگلیسی سر شنا گونه ای از شنا که به پشت یا سینه انجام می شود و شناگر دست ها را از بالای سر در آب فرو می برد و این تندترین شناست

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر