معنی شیرجه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شیرجه. [ج َ / ج ِ] (اِ مرکب) (از: شیر، اسد + جه، از جهیدن) با جهشی چون جهیدن شیر. همانند جهش شیر. (یادداشت مؤلف). || یکی از حرکات شنا. پرش در آب از جای مرتفع چنانکه سر و دستها که از دو سوی سر کشیده شده است نخست در آب فروشود.
- شیرجه رفتن، در اصطلاح زورخانه، نوعی ورزش باستانی. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ معین

(جِ) (اِمر.) پرش از جایی مرتفع در آب.

فرهنگ عمید

(ورزش) در شنا، پریدن در آب از ارتفاع بلند به‌طوری‌که هنگام فرود آمدن دست و سر به‌طرف آب باشد،
پرش و جهش به طرف چیزی،

حل جدول

دایو

فرهنگ فارسی هوشیار

جهش مانند جهیدن شیر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر