معنی ایشان در فرهنگ عمید

ایشان

ایشان

  • ضمیر جمع دربارۀ انسان،

    ضمیر اشارۀ احترام‌آمیز برای سوم‌شخص مفرد،

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی ایشان در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • ایشان (فرهنگ معین): (ضم.) ضمیر شخصی، منفصل (جمع ذوی العقول). الف - فاعلی: ایشان گفتند، ایشان رفتند. ب - اضافی: کتاب ایشان، خانه ایشان.
  • ایشان‌ (فارسی به انگلیسی): They
  • ایشان (لغت نامه دهخدا): ایشان. (ضمیر) پهلوی، «اوشان » جمع «او» (او، اوی). (از حاشیه ٔ برهان چ معین). ضمیری است نسبت به ذوی العقول به طریق تعظیم و جمع نیز استعمال کنند. (برهان) (از انجمن آراء). ضمیر شخصی منفصل (جمع ذوی العقول) که برای تعظیم مفرد نیز استعمال شود. گاه «ایشان » را به «ایشانان » جمع بسته اند. (فرهنگ فارسی معین). ضمیر جمع غائب و گا ...ادامه مطلب...
  • ایشان (فارسی به عربی): حم
  • ایشان (حل جدول): آنها
  • ایشان (فرهنگ فارسی هوشیار): ضمیر جمع درباره انسان
  • ایشان (فارسی به آلمانی): Man, Sie