معنی اناره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اناره. [اِ رَ] (ع = اناره، مص) مأخوذ از تازی، روشن شدن. (مصادر زوزنی). || روشن کردن. (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). اضائه. تبیین. ایضاح. (یادداشت مؤلف). || جامه را علم زدن. (مصادر زوزنی). جامه را علم کردن. || شکوفه بیاوردن. (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به اناره و انارت شود.

فرهنگ معین

(مص م.) روشن کردن، (مص ل.) روشن شدن، آشکار گشتن، شکوفه کردن. [خوانش: (اِ رِ یا رَ) [ع. اناره]]

فرهنگ عمید

روشن کردن،
روشن شدن، تابان شدن،
آشکار گشتن،
شکوفه کردن درخت،

حل جدول

شکوفه کردن درخت

فرهنگ فارسی هوشیار

روشن و آشکار شدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر